تجهیزات برای شروع عکاسی
در ابتدا از دوربینهای کراپ فریم استفاده کنید.
دوربینهای دیجیتالی که حسگر برش خورده یا در اصطلاح کراپ دارند؛ گزینه بسیار مناسبتر و البته بهصرفهتری برای ورود به دنیای عکاسی هستند. خرید بدنه فول فریم را برای زمانی بگذارید که در این زمینه حرفهای شدهاید و دیگر شغل شما بهشمار میآید. هزینه برای دوربینهای فول فریم، هنگام شروع عکاسی که شناخت چندانی از دوربینها ندارید؛ زیانهای فراوانی برای شما به همراه خواهد داشت.
این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که داشتن لنز خوب از داشتن دوربین خوب به مراتب بهتر است و نتیجه بهتری نیز برای شما به ارمغان خواهد آورد. عکاسان حرفهای بیش از اینکه روی بدنه دوربین سرمایهگذاری کنند؛ روی لنزهایشان سرمایهگذاری میکنند. بسیاری از عکاسان در همین کشور خودمان، تنها لنز میخرند و بادی را برای هر پروژه کرایه میکنند. زیرا یک لنز خوب میتواند شما را به هرچه میخواهید برساند اما یک بادی خوب (در صورتی که لنز مناسبی نداشته باشد) نتیجهای معمولی برایتان خواهد داشت.
در شروع عکاسی، لنز پرایم مناسبتر از لنز زوم
داشتن لنزهای پرایم (لنزهایی که فاصله کانونی آنها ثابت باشد) از چند سو به شما در عکاسی کمک میکند. نخست اینکه نداشتن زوم شما را مجبور میکند از جا برخیزید، حرکت کنید، پدیدهها را بهتر ببینید و بدین ترتیب دیدتان را عکاسانه کرده و خلاقیت شما را افزایش میدهد.
استفاده از لنز پرایم همچنین باعث میشود در کادربندی بیشتر دقت کنید. زیرا به ناچار در موقعیتهایی قرار خواهید گرفت که سوژههای فراوانی وجود دارد. این سوژهها را نمیتوان با زوم کردن از کادر خارج کرد؛ بنابراین باید با کادربندی خلاقانه، هدف خود را به نمایش بگذارید.
از دیگر مزایای لنزهای پرایم، شارپنس و کیفیت شگفتانگیز آنهاست. به دلیل کمتر بودن تعداد عدسیها و البته دیافراگم بازتر نسبت به لنزهای زوم؛ شارپنس در تصاویر ثبت شده با این لنزها بسیار بیشتر است.
سعی نکنید داخل دوربین خود را تمیز کنید
دوربین شامل اجزای گوناگون مرتبط با یکدیگر است که برای تمیز کردن آن نیاز به شناخت اجزای دوربین دارید. تمیز کردن داخل دوربین (حتی دمیدن روی آینه آن) را فراموش کنید. این کار نه تنها مشکل شما را برطرف نخواهد کرد بلکه به آن خواهد افزود. البته در صورت ورود گرد و غبار داخل سنسور میتوانید با مراجعه به مراکز معتبر، تمیز کردن دوربین خود را به آنها بسپارید.
شروع عکاسی با تجهیزات کمتر هم امکانپذیر است!
اگر تازه شروع به عکاسی کردهاید؛ به تجهیزات زیادی نیاز نخواهید داشت. در واقع تا زمانی که تواناییها و دانش شما در عکاسی از قابلیتهای تجهیزات فعلی شما فراتر نرفته؛ هرگونه خرید، هدر دادن منابع مالی است. بهتر است تا میتوانید مهارت بیاموزید و با آزمون و خطا در آن مهارتها خبره شوید. زمانی که دوربین و لنز کیت ـ لنزهای همهکاره و از نوع زوم که روی دوربینها قرار دارد ـ خواستههای شما را برآورده نکرد؛ میتوانید سراغ خرید گزینههای دیگر بروید.
غرق در خرید گجتهای جدید و فانتزی شدن، جذاب است. اما در ابتدا تلاش کنید از ظرفیت تجهیزات فعلی خود نهایت استفاده را ببرید. پس از آن و هنگامیکه از نیازهایتان آگاه شدید؛ سراغ خرید بروید. البته در ابتدای کار، قدری محدودیت خلاقیت شما را افزایش خواهد داد.
کارت های حافظه
بدون شک انتخاب ظرفیت حافظه بالا وسوسه کننده است؛ اما توصیه میکنیم که بهجای آن، چند کارت حافظه با ظرفیت پایینتر تهییه کنید.
اگرچه کارتهای حافظه نسبتاً پایدار هستند؛ اما هنوز این احتمال وجود دارد که دادههای ذخیره شده روی آنها، از بین برود یا خراب شود. اگر کارت حافظهای به ظرفیت بسیار بالا دارید و میخواهید تا نهایت ظرفیت آن عکس بگیرید؛ احتمال اینکه تمام عکسهایتان را از دست بدهید بسیار زیاد است. توصیه میشود که پس از هربار عکاسی، کارت حافظه خود را فرمت کنید. بنابراین بهتر است چندین کارت حافظه با ظرفیتهای کوچکتر داشته باشید تا بتوانید در هر زمانی بدون ترس عکاسی کنید.
در دام عدد مگاپیکسل گرفتار نشوید!
بارها گفته شده و گفتهایم که مگاپیکسل بالاتر ضامن کیفیت بیشتر نیست! بسیاری از سازندگان رقابت بر سر عدد مگاپیکسل را کنار گذاشتهاند. تنها زمانی مگاپیکسل بیشتر اهمیت دارد که شما به دنبال چاپ عکسهای خود در اندازههای بزرگ (مانند پوستر و بنر) باشید که در ابتدای کار بعید است کسی تصاویر شما را برای بنر و پوستر خود انتخاب کند.
برای درک بهتر عدم اهمیت مگاپیکسل، تصاویر گرفته شده با دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی تلفن همراه و ۲۴ مگاپیکسلی دوربینهای فول فریم یا حتی کراپ را مقایسه کنید. متوجه خواهید شد که عدد مگاپیکسل یک شعار تبلیغاتی بیشتر نیست. در تصویر تفاوت مگاپیکسل را در دو سنسور هم اندازه مشاهده میکنید. بنابراین متوجه میشوید که مگاپیکسل بالا چندان اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم اندازه و البته کیفیت سنسور است.
ترکیب بندی
همانگونه که بیان شده ترکیب بندی به اندازه نوردهی در عکاسی اهمیت دارد. ترکیب بندی همان واژگانی است که شما برای رساندن پیام خود به مخاطب استفاده میکنید. بنابراین تا میتوانید روی این موضوع حساس باشید. در ادامه برخی نکات ترکیب بندی بیان میشود که میتواند نیاز شما را در ابتدا کار برطرف کند.
استفاده از قانون یک سوم
در دوربین خود گزینه شبکه بندی (Graid) را فعال کنید. این گزینه نقاط و خطوط طلایی را روی صفحه نمایش دوربین به شما نشان میدهد به کمک این خطوط، تصویر شما به شبکهای از ۹ مستطیل مساوی تقسیم میشود. برای ثبت تصاویر زیباتر بهتر است سوژه شما تنها یک سوم از کادر را اشغال کند و بقیه کادر خالی باشد یا توسط عناصر فرعی که بسیار تار (بلر) شدهاند؛ پر شود.
دید عکاسی داشته باشید
زاویه دید بسیاری از ما نسبت به سوژهها ۹۰ یا ۸۰ درجه و از فاصله ۱۵۰ تا ۱۹۰ سانتیمتری است. ثبت تصاویر از این زاویه و با این فاصله، بدترین اشتباهی است که مرتکب خواهید شد! به هیچ وجه اینکار را انجام ندهید. آنچه که هر روز دیده میشود؛ چندان جذابیتی برای مخاطب ندارد. بنابراین اگر میخواهید تصاویر شما دیده شود و در مخاطب اثر کند؛ زوایای گوناگون دیگر را امتحان کنید.
به طور کلی عکاسی از پایین به بالا، به سوژه قدرت میدهد و برعکس. بنابراین هنگام عکاسی پرتره از مردان، قدری دوربین را پایینتر از راستای قد آنها قرار دهید و برای عکاسی از زنان قدری از بالا عکس بگیرید تا هم قدرت مردانه را به نمایش بگذارید و هم ظرافت زنانه را ثبت کرده باشید. اگر سوژه شما اشیا باشد نیز میتوانید یکی از زوایای ۱۸۰، ۳۰، ۴۵و ۹۰درجه را امتحان کنید. البته تمام این زوایا بستگی به هدف شما دارد. برای مثال هنگام عکاسی از غذا، زاویه تخت ۹۰ درجه میتواند انتخاب مناسبی باشد؛ اما برای عکاسی از یک پیکره، بدون شک افتضاح خواهد بود.
برای تاثیر بیشتر کادربندی انتخابی را تمرین کنید
پیش از این درباره اهمیت سوژه اصلی در مقابل دیگر عناصر گفته شد. ابتدا هدف خود را مشخص کنید. هنگام عکاسی از یک دوست، غروب خورشید، صحنه اکشن، یک رویداد یا یک حالت خاص چه میخواهید؟ روی آن تمرکز کنید و عناصر دیگر را به گونهای حذف کنید. بدین ترتیب داستان شما بهتر روایت میشود.
اگر نمیتوانید عناصر فرعی را حذف فیزیکی کنید؛ روشهای دیگر را امتحان کنید. برای مثال موقعیت یا زاویه خود را نسبت به سوژه تغییر دهید. اگر لنززوم دارید میتوانید با بزرگنمایی و فوکوس روی سوژه عناصر فرعی را به نوعی حذف کنید. عکسهای متحرک با تکنیک نوردهی طولانی (Long Exposure) نیز گزینه بسیار جذاب خواهد بود.
دوربین خود را برای عکسهای عمودی بچرخانید
کادر افقی گزینه استاندارد و ایدهآل برای سبکهای بسیاری است. اما گاهی هم بهتر است تفاوت را امتحان کنید. کادربندی عمودی نیز میتواند شما را در رساندن پیام خود به مخاطب کمک کند. این بار که میخواهید عکس بگیرید؛ دوربین را بچرخانید و به صورت عمودی نیز نگاهی به سوژه خود بیاندازید. ضرری که ندارد! اتفاقا شما را از انتخاب خود مطمئن خواهد کرد!
استفاده ماهرانه از خطوط
عکسی با ترکیببندی ضعیف، به هیچ وجه نمیتواند در مسیر اهداف شما باشد. اگر میخواهید چشم مخاطب را در کادر از یک سو به سوی دیگر بکشانید؛ از خطوط استفاده کنید. البته به این معنا نیست که یه خط کاملا آشکار در کادر قرار دهید! هرآنچه که از نظر دیداری برای مخاطب همانند خط باشد؛ میتواند مورد استفاده قرار گیرد. البته بهخاطر داشته باشید که خط سوژه اصلی نیست؛ بلکه ابزاری برای جلب نظر مخاطب به سوی سوژه اصلی است. بنابراین سوژه را در مسیر یا انتهای خط قرار دهید.
خطوط همگرا به عکس شما عمق میدهند و بیننده را به داخل میکشانند. در حالیکه خطوط منحنی نگاه مخاطب را به اطراف کادر میبرد و سرانجام روی سوژه اصلی فرود میآورند.
به عمق میدان توجه کنید
عکس یک پدیده دو بعدی است که طول و عرض دارد. بعد سوم (عمق) تنها به صورت مجازی قابل درک خواهد بود. در هنر به فرآیندی که یک پدیده دو بعدی را سه بعدی کند؛ پرسپکتیو گویند. خطوط از ابزارهایی است که میتواند به عکس عمق ببخشد و آن را سه بعدی کند.
البته عمق میدان تا حد زیادی به مقدار گشودگی دیافراگم نیز بستگی دارد. دیافراگمهای بازتر عمق میدانی کمتر و پرسپکتیو بیشتری به عکس میدهد.
از اساتید هنر بیاموزید
بهتر است پس از این با دقت بیشتری موسیقی بشنوید. نقاشیهای یک گالری هنری را دقیقتر ببینید و البته کتابهای مبانی هنری را بهتر و دقیقتر بخوانید. در دنیای بیکران هنر با دقت شنا کنید.
هنرمندان بزرگ عموما چارچوب مشخصی کار میکنند و با تخصصی که سالها به دست آوردهاند؛ تصمیم میگیرند چه اثری خلق کنند. البته که این موضوع به ذوق درونی نیز بستگی دارد اما رعایت برخی اصول میتواند نتیجه را دگرگون کند.
زمینههای گوناگون هنری نقاط مشترک فراوانی با یکدیگر دارند که با آگاهی از آن میتوانید در فضاسازی تصاویر خود بهشدت حرفهای عمل کنید. کادربندی در عکاسی همانند کنار هم قرار دادن نتهای موسیقایی و خلق یک آهنگ است. همانگونه که آهنگساز موتیفهای یک اثر را به کمک نتها مینویسد؛ عکاس نیز با قرار دادن عناصر اصلی و فرعی در کادر خود، یک اثر هنری چشمنواز تولید میکند.
به سوژه خود فضا بدهید
جهت سوژه و رعایت قانون مربوط به آن در کادربندی بسیار مهم است! جهتی که سوژه به سمت آن حرکت میکند یا رو به آن است را در نظر بگیرید و به آن فضای بیشتری بدهید. در بخش قانون یک سوم گفته شد که بهتر است سوژه اصلی در یک سوم کادر قرار بگیرد و بقیه کادر را فضای خالی یا عناصر فرعی پر کند. جهت سوژه همان بخشی از کادر است که باید خالی بماند تا به سوژه اجازه روایت داستانش را بدهد.
کادر را به درستی تکمیل کنید
هرگز سوژه اصلی را ازخاطر نبرید و آن را فدای هیچ چیزی نکنید. در یک فیلم سینمایی، موسیقی در اختیار متن قرار دارد و تمام نتها در جهت برجسته کردن صحنه نوشته شدهاند. هیچگاه در یک فیلم خوب، موسیقی بر صحنه سوار نیست؛ بلکه به روایت داستان کمک میکند. در عکاسی نیز سوژه اصلی باید کانون توجه باشد. تمام فضای عکس باید در اختیار سوژه اصلی باشند و آن را در روایت داستانش یاری کنند.
هنگامیکه سوژه در یک کادر بیش از حد کوچک باشد یا آشفتگی عناصر سبب به هم ریختگی صحنه شود؛ مخاطب در تشخیص سوژه اصلی ناکام میماند و تصویر برایش نامفهوم خواهد بود. بنابراین شما در ابتدای کار شکست خوردهاید و دیگر داستانی که در تلاش برای روایت آن بودید قابل درک نخواهد بود زیرا قهرمان داستان شما مشخص نیست!
جزئیات را جدا کنید
گهگاه با صحنههایی روبرو میشوید که بزرگتر از آن هستند که داخل کادر قرار بگیرند. مهم نیست چه اندازه از سوژه فاصله میگیرید یا از چه لنزی استفاده میکنید. تا میتوانید و امکان دارد تلاش کنید سوژه را به درستی درون کادر قرار دهید و به دلیل محدودیت تنها داشتن یک کادر برش خورده از سوژه بسنده نکنید.
سرانجام اگر نتوانستید این کار را انجام دهید؛ به دنبال جزئیات یا ویژگی های پر اهمیت باشید که روی آنها تمرکز کرده و هر چیز دیگری را از کادر خارج کنید. نبود عناصر فرعی گاهی میتواند یکهتازی خوبی برای سوژه شما به ارمغان آورد.
یادگیری ویژگیهای دوربین هنگام شروع عکاسی
استفاده از هیستوگرام را یاد بگیرید
بیشتر مردم از این موضوع عبور می کنند، اما با صرف تنها ۱۰ دقیقه برای یادگیری استفاده از هیستوگرام دوربین، می توانید تفاوت فراوانی درعکسهایتان پدید آورید. هیستوگرام به شما کمک می کند تا از نوردهی بیاندازه که موجب سفیدیهای شدید و زننده میشود یا نوردهی ناکافی که جزئیات را تاریک و عکس را تیره میکند؛ پیشگیری کنید و با استاندارد مناسب عکس بگیرید.
با فرمتهای RAW و JPEG عکاسی کنید
بیشتر دوربینهای دیجیتال امروزی به شما این امکان را میدهند که با فرمت RAW (خام) یا JPEG (فشرده شده) عکاسی کنید. برخی حتی توانایی ذخیره هر دو فرمت را به صورت همزمان دارند. فایلهای RAW به دلیل فشرده نشدن و از دست ندادن برخی اطلاعات؛ بسیار بزرگتر از JPEG هستند. بنابراین استفاده از این فایلها در عکاسی اولویت دارد زیرا هنگام ویرایش تصاویر، تمام اطلاعات ثبت شده حیاتی هستند.
اما داشتن تصاویر فشرده شده در کنار فایل خام، خالی از لطف نیست و به شما کمک میکند در صورت نیاز و کمبود وقت، بتوانید اتود ویرایشهای خود را روی آنها پیاده کنید و در صورت رضایت از نتیجه نهایی به سراغ فایل خام رفته و فرآیند را کامل کنید.
عکاسی پیاپی گزینه مناسب برای سوژههای غیرقابل پیش بینی
کودکان، حیوانات خانگی، صحنههای ورزشی، حیات وحش و موضوعات فراوان دیگری وجود دارد که غیر قابل پیشبینی هستند. بدین معنی که نمیتوانید کادر ثابتی برای آنها در نظر داشته باشید زیرا حرکت بعدی آنها را نمیدانید. حالت عکاسی پیاپی که در دوربینهای عکاسی وجود دارد میتواند گزینه بسیار مناسبی برای ثبت این صحنهها باشد.
استفاده از این حالت برای عکسهای گروهی نیز مفید است. زیرا به کمک عکاسی پیاپی و داشتن چندین عکس از یک صحنه، میتوانید بهترین تصویر که در آن همه خوب ثبت شدهاند را بیابید. به خاطر داشته باشید که دراین حالت به دلیل استفاده از سرعت شاتر بسیار کوتاه، باید تنظیمات نوردهی را از ابتدا بررسی کنید. در زیر تعدادی سرعت شاتر پیشنهادی برای استفاده در این حالت آورده شده است.
پرنده در حال پرواز، ۲۰۰۰/۱ ثانیه
کودکان در حال ورزش، ۵۰۰/۱ ثانیه
مردم در حال راه رفتن، ۲۵۰/۱ ثانیه
پرتره از حیوان خانگی، ۱۲۵/۱ تا ۵۰۰/۱ ثانیه
برای نشان دادن تاری حرکت چرخ فلک، ۸/۱ تا ۶۰/۱ ثانیه
از حالتها اولویتدار به درستی بهره بگیرید.
اولویت دیافراگم – معمولاً با برچسب A یا Av. در دوربینها نشان داده شده است. از این حالت زمانی استفاده کنید که میخواهید بر عمق میدان کنترل بیشتری داشته باشید و عمق میدان اولویت شماست.
اولویت شاتر – معمولاً با برچسب S یا Tv نشان داده میشود. از این حالت زمانی که میخواهید تصویری در حال حرکت مانند حیات وحش، ورزشهای کودکان، افراد یا وسایل نقلیه را مطابق نظر خود ثبت کنید؛ بهره بگیرید.
حالت برنامه – این حالت معمولا در دوربینها با برچسب P نشان داده میشود. این حالت تقریبا همانند حالت کاملا خودکار است با این تفاوت که میتوانید یکی از گزینههای دیافراگم یا سرعت شاتر را برای صحنهای خاص تنظیم کنید و همچنان به نوردهی مناسب برسید. از این حالت زمانی استفاده کنید که فرصت تنظیم نوردهی را ندارید.
از فلاش داخلی به عنوان منبع نور اولیه استفاده نکنید
فلاش داخلی دوربینها عموما نور شدیدی را پرتاب میکند که میتواند سایههای بسیار خشنی ایجاد کرده و ظاهر نامطلوبی برای سوژه ایجاد کند. از این فلاش عموما برای پرکردن خلا نوری استفاده میشود. تصور کنید که در روزی آفتابی و زیر نور مستقیم خورشید در حال عکاسی هستید. شدت نور خورشید به قدری است که بخشی از تصویر شما را کاملا روشن و بخش دیگر را تیره خواهد کرد. استفاده از فلاش دوربین در این حالت میتواند کمک شایانی به شما در پر کردن سایههای تیره بکند. بنابراین استفاده از این ابزار را آخرین راه چاره خود قرار دهید.
White Balance را به صورت دقیق تنظیم کنید
تراز سفیدی یا White Balance گزینهای است که رنگ را در عکسهای شما تنظیم میکند. همانگونه که از نام این ابزار برمیآید، بنچمارک این ابزار، رنگ سفید و کارش تنظیم رنگها را برپایه رنگ سفید است. بنابراین اگر میخواهید رنگها را دقیق و همانگونه که میبینید ثبت کنید؛ یک دیوار یا کاغذ سفید مقابل دوربین خود بگیرید و تراز سفیدی را باتوجه به آن تنظیم کنید. تا جایی که تصویر مشاهده شده در صفحه نمایش دوربین همانند چیزی باشد که با چشم خود میبینید.
آنچه که شما در تراز سفیدی تنظیم میکنید؛ در عکاسی دمای رنگ نامیده میشود. عکسهایی که سایههای آبی دارند سرد به نظر میرسند و عکسهایی که سایههای زرد دارند؛ گرمتر از چیزی که هست دیده میشود. بنابراین، تنظیم درست تراز سفیدی، میتواند در ثبت دقیق رنگها به شما کمک کند.
در دوربینهای عکاسی گزینههای گوناگونی برای تنظیم تراز سفیدی وجود دارد که شامل نور خورشید، سایه، لامپ مهتابی، لامپ تنگستن، هوای ابری و مواردی این چنین است. اما در دوربینهای حرفهایتر میتوانید به صورت کاملا دستی و با عدد این تنظیم را انجام دهید. دمای رنگ با واحدی به نام کلوین اندازه گیری میشود که هرچه عدد کلوین کوچکتر باشد دمای رنگ پایینتر و تصویر سردتر خواهد بود و برعکس.
از حالتهای خودکار استفاده بهینه کنید.
تنظیم تراز سفیدی و ISO را به صورت دستی زمانبر است و امکان دارد صحنه و سوژه را از دست بدهید. اگر عکاسی جدید هستید؛ این تنظیمات را به دوربین خود بسپارید و به سراغ تنظیم موارد مهم دیگری بروید. هنگام ویرایش تصاویر خود میتوانید تراز سفیدی را تنظیم کنید یا مقدار روشنایی را تا اندازهای اصلاح کنید. بنابراین، بر موارد مهمتر نوردهی و البته کادر بندی تمرکز کنید.
تمام قوانینی که یاد گرفتهاید را بشکنید!
برای هر یک از قوانین بیان شده؛ تصاویری وجود دارد که آنها را نادیده گرفته اما همچنان زیبا به نظر میرسند.
شاید بخواهید با قرار دادن سوژه خود در کنار لبهها تنش ایجاد کنید. شاید بخواهید از یک داستان سریالی را به صورت کامل به تصویر کشیده و قانون یک سوم را نادیده بگیرید. از قوانین بهعنوان راهنما استفاده کنید، اما حتما آنها را زیر پا بگذارید و برای کشف تجربههای تازه آزمایش کنید.